کد مطلب:35547 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:158
با سرمایه این جهان، آن جهان را تامین نمایید. كسی پارسا گر به معنی بود به سیرت كسی هست پرهیزكار هم از جان و دل بوده یزدان شناس چنین است خود خصلت پارسا به خشم و به شهوت بود بردبار مبادا خلل در اساس شكیب فرامین حق، روشن و استوار كه در پرتوش تندتر بخردان شود نیز نابخردان را پناه به روزی كه گردد قیامت عیان درخشان شود پرتو نور غیب نشاید دگر هیچكس عذرخواه بود این جهان خانه ای تنگ و سست نه چندان بود دلربا این سرا در آغوش این خانه همچون حباب شروعش بود محنت و رنج و غم هر آنچت به دنیا رسد از حلال ذخیره اگر بود خود از حرام به توصیف این خانه نبود نیاز [صفحه 259] همان مستمندان كه اینجا درند یكی هست هر صبح و شب در تلاش دگر كس نرفته همی نیم گام گشایید خود دیده با معرفت بدین صفحه شیشه خود ننگرید چنین خواهم ای بندگان خدا [صفحه 260]
«من ابصر بها بصرته و من ابصر الیها اعمته»
سبك آرزو، فكر والا بود
كه خاموش سازد هوس را شرار
فراوان ز نعمت بگوید سپاس
بپرهیزد از ناكس و ناروا
نگردد به امیال سركش دچار
كه ناچار ناكامی آید نصیب
فرود آمد از آسمان آشكار
تكامل پذیرند آسان به جان
بدان روشنی رفته در شاهراه
شود واژگون این نظام جهان
به پایان رسد شام دیجور ریب
كه دیگر بود دیر عذر از گناه
فریبنده دیوار و پی نادرست
كه دل برده از جمع دیوانه ها
نبیند خردمند غیر از عذاب
به پایان او هست مرگ و عدم
به میزان بسنجند خود لامحال
عذابست كیفر در آنجا تمام
كه بر زر همی خوانده منعم نماز
همیشه غم بینوایی خورند
فراهم نگردد ز كوشش، معاش
كه خود جسته از شاهد دهر[1] كام
ز دنیا مخواهید جز آخرت
ز پشتش حقیقت تماشا كنید
كه باشید با درك و بینش شما
صفحه 259، 260.